Web Analytics Made Easy - Statcounter

مدرسه دخترانه مقطع متوسطه اول خیام در خیابان ۳۸ دانشجو شهرک دانشگاه اهواز قرار دارد؛ دانش‌آموزان این مدرسه هم امروز (۱۴ اسفندماه) دچار بدحالی شده‌اند. از سر خیابان که تا مدرسه ۱۰-۲۰ متر فاصله دارد، بویی شبیه گاز به مشام می‌رسد و سینه را سوز می‌دهد. هر چه به مدرسه نزدیک‌تر می‌شویم بو تند و تیزتر می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حدود ساعت ۱۱ صبح است. اطراف مدرسه شلوغ است؛ از سر کوچه تا مدرسه، زنان و مردان زیادی ایستاده‌اند؛ خودرو‌های پلیس و امنیتی سر خیابان اصلی و در مجاورت مدرسه ایستاده و از ورود خودرو‌ها به جز خودرو‌های اورژانس به خیابان مدرسه جلوگیری می‌کنند. سه دستگاه آمبولانس و یک اتوبوس آمبولانس جلوی در مدرسه و دو آمبولانس در مدرسه مستقر شده‌اند.

از بلوار اصلی تا کوچه‌های اطراف، همه در مورد بدحالی  دانش‌آموزان یک مدرسه حرف می‌زنند. راننده‌ای رد می‌شود و می‌گوید: بالاخره  این اتفاق به اهواز هم رسید.

مادرانی که خبری از فرزندشان ندارند سراسیمه خود را به مدسه می‌رسانند، به سر و صورت خود می‌زنند و دنبال دخترانشان می‌گردند.

تعدادی از دانش‌آموزان در آمبولانس‌ها اکسیژن می‌گیرند و بعضی هم به بیمارستان‌ها اعزام شده‌اند. بعضی از دانش‌آموزان هم از ترس این اتفاق تنها گریه می‌کنند و چشم به راه خانواده‌هایشان هستند تا آن‌ها را به خانه ببرند.

مادری دوان دوان و با فریاد وارد مدرسه می‌شود و دنبال دخترش می‌گردد، اما اسم دخترش را در لیست اورژانس نمی‌بیند و هر جا می‌گردد پیدایش نمی‌کند. همه می‌خواهند آرامش کنند تا مشخص شود دخترش جزو بیماران اعزام شده به بیمارستان‌ها است یا در گوشه‌ای از مدرسه یا خیابان است، اما آرام نمی‌گیرد.

صدای داد و گریه مادران همه جا پیچده است؛ مادران و پدران با حالت عصبی و پرخاشگرانه از مسئولان مدرسه می‌پرسند که چگونه در مدرسه این اتفاق افتاده است؟ و به نیرو‌های امنیتی و انتظامی هم می‌گویند چه می‌شد اگر از روز‌های قبل یک خودرو اینجا مستقر می‌کردید؟

مادر دیگری می‌گوید: چطور این اتفاق در مدرسه می‌افتد؟ مگر مدرسه حراست ندارد؟ سه ساعت است دنبال دخترم می‌گردم به من نمی‌گویند کجاست؟  

فضای ناآرامی در مدرسه حاکم است؛ یکی گریه می‌کند، یکی فریاد می‌زند و یکی در گوشه‌ای آرام نشسته تا ببیند عاقبت این ماجرا چه می‌شود.

یکی از دانش‌آموزان می‌گوید: در کلاس بودیم که یک دفعه بویی شبیه مایع سفیدکننده آمد. اول معلم ما بو را حس کرد بعد کم کم حال بیشتر بچه‌ها بد شد. نفس بعضی از بچه‌ها تنگ شد و بعضی هم چشم‌هایشان شبیه کاسه خون شد، اما معلم نمی‌گذاشت از کلاس بیرون بیایند و می‌گفت دارند فیلم بازی می‌کنند.

این دختر دانش‌آموز گفت: کلاس ما ۲۷ نفر است و حال یکی از بچه‌ها خیلی بد شد و با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد. خودم هم سرم گیج می‌رود.

یکی دیگر از دانش‌آموزان می‌گوید: یک دفعه از حدود ساعت ۸ بویی شبیه گاز آمد و خفه شدیم. حالا هم تا وقتی خانواده‌مان دنبال‌مان نیایند نمی‌توانیم به خانه برویم.

یکی از مادران با فریاد و گریه دنبال دخترش ستایش می‌گردد. داد می‌زند مگر مدرسه مسئول و سرایدار ندارد؟ چطور این اتفاق در مدرسه می‌افتد؟

مادر دیگری می‌گوید: هر روز می‌گویند چنین اتفاقی در مدرسه‌ای افتاده است. چرا این وضعیت ادامه دارد؟

شایسته شمی‌پور رئیس مرکز بهداشت غرب اهواز که در محل حاضر شده است، در مورد علائم بدحالی  این دانش‌آموزان گفت: این دانش‌آموزان علائم قرمزی صورت، گر گرفتگی و تنگی نفس داشته‌اند، اما باید معاینه شوند تا متوجه شویم چه علائم دیگری دارند.

او گفت: البته برخی از دانش‌آموزان استرس داشتند و تنها گریه می‌کردند.

حبیب حی‌بر معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز نیز با اشاره به افزایش تعداد دانش‌آموزان بدحال مدرسه دخترانه اهواز گفت: تاکنون ۴۰ دانش آموز مدرسه دخترانه خیام بدحال شده و به مراکز درمانی اعزام شده‌اند.

او افزود: ۱۰ نفر از این بیماران به صورت سرپایی درمان و ترخیص شده‌اند و بقیه تحت نظر هستند. خوشبختانه هیچ کدام مشکل حادی ندارند و شرایط پایداری دارند.

 معاون درمان دانشگاه علوم پزشکی اهواز می‌گوید: در حال حاضر نمی‌توان در مورد وضعیت بدحالی این دانش‌آموزان اظهارنظر کرد و کمیته‌های تخصصی در حال بررسی مساله هستند.

 از روز گذشته بدحالی سریالی دانش‌آموزان که مدتی است در استان‌های مختلف رخ می‌دهد، به مدارس خوزستان نیز رسید. روز گذشته یک مدرسه دخترانه در هفتکل و امروز نیز یک مدرسه دخترانه در اهواز. بدحالی که هنوز علت و عوامل آن مشخص نیست.

این اتفاق بیشتر در مدارس دخترانه رخ داده است و دختران دانش‌آموز را راهی بیمارستان‌ها کرده است. همچنان بدحالی رخ می‌دهد و مردم چشم انتظار پاسخ و شفاف‌سازی مسئولان هستند.

منبع: ایسنا

باشگاه خبرنگاران جوان خوزستان اهواز

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: بدحال شدن دانش آموزان دانش آموزان مدرسه دخترانه شده اند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۶۱۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود

به گزارش همشهری آنلاین دست شاگردانش را می‌گیرد و راهی کوچه‌ها می‌شود تا راه و رسم مراوادات اجتماعی، خرید کردن، آداب مشتری‌مداری، احترام به محیط زیست و هر مفهوم دیگری را که در کتاب می‌خوانند، تجربه کنند. برای درس جغرافیا هم راهی کوه و چشمه و غارهای اطراف شهر می‌شوند و خط به خط کتاب را از طبیعت می‌آموزند. ولدبیگی که دکترای جامعه‌شناسی سیاسی دارد، معتقد است جامعه ما شهروندان مفید می‌خواهد، نه شهروند مهم و لازم است شهروندان مفید سواد زندگی را بدانند و نه فقط سواد مدرسه‌ای را. ولدبیگی سابقه ۲۵ ساله تدریس دارد و ۱۵ سالی می‌شود که شیوه تدریسش باعث شده تا دانش‌آموزان برای حضور در کلاسش روزشماری کنند.

ساعت‌های درس مطالعات اجتماعی (مدنی، جغرافیا، تاریخ) اغلب برای بچه‌ها کسل‌کننده است، اما دانش‌آموزان پاوه دوست دارند شما معلم‌شان باشید. آوازه روش تدریس‌تان هم بین خانواده‌ها حسابی گل کرده‌است. ساعت مطالعات اجتماعی در کلاس شما چطور می‌گذرد؟
از ۱۵ سال پیش پروژه آموزشی با عنوان «از سواد مدرسه‌ای تا سواد زندگی» را شروع کردم. در این طرح سعی کردم هر درس و موضوع کتاب را که تدریس می‌کنم، بخش عملی و نمود اجتماعی را با بچه‌ها تجربه کنم تا آنان با مفاهیم مورد نیاز برای یک زندگی عملی در خانه و جامعه آشنا شوند. به عنوان مثال هفته گذشته بچه‌های روستای نوریاب در شهرستان پاوه استان کرمانشاه درسی درباره بازار، خرید، مصرف، تولید و توزیع داشتند. برای توضیح این درس یک ساعت در روستا گشت زدیم. به نانوایی سر زدیم و درباره اهمیت قرار دادن نان در کیسه پارچه‌ای از نانوای قدیمی روستا نکاتی را یاد گرفتند. بعد از آن به مغازه «کاک خدارحم» سر زدیم و درباره آداب خرید صحبت کردیم. دقایقی هم با دستفروش دوره‌گرد گذراندیم و درباره احترام به مشاغل نکاتی را گفتم و دست آخر هم به کتابخانه روستا سر زدیم و راه و روش به امانت گرفتن کتاب را مرور کردیم. قصدم از بیان این مثال این است که بگویم دانش‌آموزان نیازی جدی به فراگیری اصول اولیه در چگونگی برقراری یک ارتباط صحیح با فروشندگان، نحوه یک خرید سالم‌تر برای خانواده‌هایشان و برقراری ارتباطی صحیح با دیگر شهروندان دارند. در طول سال بچه‌ها با ۲۵ فعالیت آموزشی آشنا می‌شوند.


این روش تدریس در روستا راحت‌تر است یا در شهر؟
هر یک مزایای خود را دارد. در روستا که تعداد کلاس‌ها و شاگردها کمتر است، کلاس راحت‌تر اداره می‌شود. برای درس جغرافیا آسان‌تر به کوه‌ها و چشمه‌ها و غارهای اطراف می‌رسیم، اما در شهر هم موقعیت‌های دیگری برای کلاس عملی درس‌های اجتماعی داریم. دانش‌آموزان را به نهادهایی مثل هلال‌احمر، شهرداری و ثبت احوال می‌برم تا مثلا برای درس شناسنامه به خوبی بدانند در ثبت احوال چه می‌گذرد.

هزینه این رفت و آمدها چگونه است؟
در این سال‌ها تا به حال یک ریال نه از دانش‌آموزان و نه آموزش و پروش گرفتم. من و بچه‌های کلاس همه میسرها را با پای پیاده می‌رویم. دانش‌آموزان از نشستن چند ساعته بر روی نیمکت‌های سرد گریزانند. تدریس باید با روش خلاقانه باشد. دانش‌آموزان هم پژوهشگران کوچک هستند.


این‌طور که پیداست حسابی برای کلاس شما آمادگی دارند.
بچه‌ها با خودشان یک لقمه نان و پنیر و یک قمقمه آب دارند و کفش مناسب می‌پوشند. کلاس عملی ما حدود ۳ ساعت طول می‌کشد. تا به حال هم هیح حادثه‌ای رخ نداده، چون بچه‌ها این روش تدریس را دوست دارند.

در برف و سرمای استخوان‌سوز کرمانشاه که امکان گردش علمی وجود ندارد، تدریس چطور پیش می‌رود؟
با توجه به موضوع درس از افرادی دعوت می‌کنم به کلاس بیایند. مثلا یک فرد خیر به کلاس آمد و درباره اهمیت نیکوکاری تجربه خودش را با بچه‌ها سهیم شد. برای جذابیت درس تاریخ، آن را از خانواده بچه‌ها شروع می‌کنم و بعد به ایران و جهان می‌رسیم. مثلا بچه‌ها شجره‌نامه خودشان را تا ۷ جد مادری و پدری از خانواده می‌پرسند و درخت زندگی درست می‌کنند. در طول سال بچه‌ها با ۲۵ فعالیت آموزشی آشنا می‌شوند.

ماجرای موزه مردم‌شناسی که از سوی دانش‌آموزان برپا شد را برایمان بگویید.
در درس تاریخ کلاس هفتم موضوعی درباره موزه و میراث فرهنگی داریم. از قبل به بچه‌ها گفته بودم از خانواده و فامیل و آشنا اشیای قدیمی، پوشاک، ابزار کشاورزی، دوربین‌های قدیمی و هر وسیله‌ای که عمر بیش از ۵۰ سال دارد را به امانت برای برپایی موزه به مدرسه بیاورند و خودشان یک موزه مردم‌شناسی دایر کنند. حدود ۸۰۰ قطعه جمع‌آوری شد و اسفند سال پیش موزه‌ای در مدرسه شهدای ۲۰ خرداد به مدت ۲ هفته برپا کردیم. حدود ۱۲۰۰ دانش‌آموز از مدارس پاوه و باینگان، فرهنگیان بازنشسته و اولیای دانش‌آموزان هم از این موزه بازدید کردند. بعضی وسایل قدمتی بیش از ۳ قرن داشت. قرار است با همکاری رئیس آموزش و پرورش پاوه این موزه به شکل دائمی در یک مکان فرهنگی به نام موزه مردم‌شناسی پاوه دایر شود. فعلا وسائل موزه هم که امانت بود به دست دانش‌آموزان بازگشته‌است.

با توجه به تحصیلات‌تان چرا معلمی را به تدریس در دانشگاه ترجیح دادید؟
ساخت جامعه بهتر در دست همین دانش‌آموزان است. شهروندانی که بتوانند سالم و متعهد زندگی کنند. برای من مهم نیست کدام شاگردم دکتر یا مهندس شده، دوست دارم شاگردانم را در هر موقعیتی به عنوان یک شهروند مفید در جامعه ببینم.

خاطرات آقای معلم جمال، سال اول تدریسم در شهرستان جوانرود شاگردم بود؛ ۲۵ سال پیش. چند سال پیش با من تماس گرفت که می‌خواهم شما را ببینم. حالا هر هفته از جوانرود به پاوه می‌آید و سر کلاسم می‌نشیند و می‌گوید هنوز هم یاد می‌گیرم. من به او می‌گویم: «جمال وفادار». یکی از برنامه‌های کلاس جغرافیا این است که بچه‌های روستا یا شهر حتما اول باید تمام کوه‌ها، رودها، غارها، چشمه‌ها و پوشش گیاهی محل زندگی‌شان را بشناسند و راجع به این موضوع تحقیق کنند. چندی پیش یکی از شاگردان قدیمی به من گفت: این جغرافیای تو جان ما را نجات داد! قضیه از این قرار بود که برای چیدن گیاهان کوهی رفته‌بودند و در هوای بهاری گرفتار باران و تگرگ شدند. تجربه کلاس به کمک‌شان آمد که در نزدیکی این کوه غاری هست. پناه گرفتند و از خطر صاعقه و رگبار در امان ماندند.

بیشتر بخوانید:
دانش‌آموزان این استان چگونه به ادامه تحصیل جذب می‌شوند؟

کد خبر 848445 برچسب‌ها معلمان خبر مهم مهارت‌ها جامعه استان کرمانشاه دانش آموز

دیگر خبرها

  • آغاز به کار طرح مدرسه هنر در کاشان
  • دبستان شهر تاریخی ماسوله با کمتر از ۱۰ دانش آموز
  • نسخه‌پیچی و ممنوعیت‌های عجیب به سبک دهه ۶۰ در مدارس دخترانه | دانش‌آموزان را لجباز نکنید!
  • به صدا درآمدن زنگ روز معلم در مدرسه دخترانه شهید امام بخش + تصاویر
  • اینجا دست‎‌ها، دانش و ایثار را روایت می‌کند
  • برپایی نمایشگاه هفته مشاغل در هنرستان دخترانه فاطمه الزهرا (س) صالح آباد + تصاویر
  • معلم عشایری که پدرانه مشق علم و ادب می‌کند
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
  • جهادگرانی که درس زندگی می‌دهند/ معلمان باید در قله کوه باشند